معنی (.iv&.tv.jda): پایین اوردن، تخفیف دادن، کاستن از تر، (.iv&.tv.n):اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته , تنزل دادن، فروکش کردن، خفیف کردن، پست تر، پایین , وابری، اخم کردن, معنی (پهذ&پفذپنیش): پایین اوردن، تخفیف دادن، کاستن از تر، (پهذ&پفذپئ):اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته پ تنزل دادن، فروکش کردن، خفیف کردن، پست تر، پایین پ وابری، اخم کردن, معنی (,iv&,tv,jda): /اddj اmcbj، تotdt bاbj، lاsتj اx تc، (,iv&,tv,n):اok، ufms، تcacmdd، imاd ;ctتi , تjxg bاbj، tcmla lcbj، otdt lcbj، /sت تc، /اddj , mاfcd، اok lcbj, معنی اصطلاح (.iv&.tv.jda): پایین اوردن، تخفیف دادن، کاستن از تر، (.iv&.tv.n):اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته , تنزل دادن، فروکش کردن، خفیف کردن، پست تر، پایین , وابری، اخم کردن, معادل (.iv&.tv.jda): پایین اوردن، تخفیف دادن، کاستن از تر، (.iv&.tv.n):اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته , تنزل دادن، فروکش کردن، خفیف کردن، پست تر، پایین , وابری، اخم کردن, (.iv&.tv.jda): پایین اوردن، تخفیف دادن، کاستن از تر، (.iv&.tv.n):اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته , تنزل دادن، فروکش کردن، خفیف کردن، پست تر، پایین , وابری، اخم کردن چی میشه؟, (.iv&.tv.jda): پایین اوردن، تخفیف دادن، کاستن از تر، (.iv&.tv.n):اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته , تنزل دادن، فروکش کردن، خفیف کردن، پست تر، پایین , وابری، اخم کردن یعنی چی؟, (.iv&.tv.jda): پایین اوردن، تخفیف دادن، کاستن از تر، (.iv&.tv.n):اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته , تنزل دادن، فروکش کردن، خفیف کردن، پست تر، پایین , وابری، اخم کردن synonym, (.iv&.tv.jda): پایین اوردن، تخفیف دادن، کاستن از تر، (.iv&.tv.n):اخم، عبوس، ترشرویی، هوای گرفته , تنزل دادن، فروکش کردن، خفیف کردن، پست تر، پایین , وابری، اخم کردن definition,